معنی فارسی apportion
B1 /əˈpɔɹʃən/تقسیم کردن، به معنای تقسیم کردن چیزها به نسبت مشخص بین افراد یا گروهها.
To divide and distribute something among multiple parties.
- VERB
example
معنی(example):
آنها نیاز دارند تا منابع را بین اعضای تیم تقسیم کنند.
مثال:
They need to apportion the resources among the team members.
معنی(example):
بودجه براساس نیازهای پروژه تقسیم خواهد شد.
مثال:
The budget will be apportioned based on the project's needs.
معنی فارسی کلمه apportion
:
تقسیم کردن، به معنای تقسیم کردن چیزها به نسبت مشخص بین افراد یا گروهها.