معنی فارسی apportionable
B2قابل تقسیم، به معنای آن است که میتوان چیزی را به طور مساوی یا عادلانه بین چندین طرف تقسیم کرد.
Capable of being divided or allocated among multiple parties.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سودهای حاصل از پروژه قابل تقسیم بین سرمایهگذاران است.
مثال:
The profits from the project are apportionable among the investors.
معنی(example):
داراییهای قابل تقسیم باید به طور عادلانه تقسیم شوند.
مثال:
Apportionable assets must be divided fairly.
معنی فارسی کلمه apportionable
:
قابل تقسیم، به معنای آن است که میتوان چیزی را به طور مساوی یا عادلانه بین چندین طرف تقسیم کرد.