معنی فارسی appreciativeness
B1قدردانی، حالت یا کیفیت قدردانی نسبت به چیزی یا کسی.
The quality of being appreciative; recognition of the value of something.
- NOUN
example
معنی(example):
قدردانی او زمانی که از همه تشکر کرد، واضح بود.
مثال:
Her appreciativeness was evident when she thanked everyone.
معنی(example):
تیم بابت حمایتی که دریافت کردند، قدردانی خود را نشان داد.
مثال:
The team showed appreciativeness for the support they received.
معنی فارسی کلمه appreciativeness
:
قدردانی، حالت یا کیفیت قدردانی نسبت به چیزی یا کسی.