معنی فارسی approachabl
B1قابل دسترس، صفاتی که به راحتی بتوان با دیگران ارتباط برقرار کرد و با آنها صحبت کرد.
Being easy to approach or talk to.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مدیر جدید بسیار قابل دسترس است.
مثال:
The new manager is very approachabl.
معنی(example):
یافتن فردی که قابل دسترس باشد در یک تیم مهم است.
مثال:
Finding someone who is approachabl is important in a team.
معنی فارسی کلمه approachabl
:
قابل دسترس، صفاتی که به راحتی بتوان با دیگران ارتباط برقرار کرد و با آنها صحبت کرد.