معنی فارسی approbation-2
B2تأیید و پذیرش، مخصوصاً تأیید از سوی دیگران و عمومی درباره کیفیت یا صلاحیت یک شخص یا چیز.
Approval, typically after careful consideration or formal assessment, especially in regard to social or professional context.
- NOUN
example
معنی(example):
این فیلم مورد تأیید گسترده نقد نویسان قرار گرفت.
مثال:
The film received wide approbation from critics.
معنی(example):
او به دنبال تأیید همکارانش بود.
مثال:
She looked for the approbation of her peers.
معنی فارسی کلمه approbation-2
:
تأیید و پذیرش، مخصوصاً تأیید از سوی دیگران و عمومی درباره کیفیت یا صلاحیت یک شخص یا چیز.