معنی فارسی appropriacy
B2مناسب بودن یا درست بودن یک عمل یا زبان در یک موقعیت.
The quality of being suitable or proper in a particular situation.
- noun
noun
معنی(noun):
The extent to which something is suitable or appropriate for a certain circumstance, occasion, etc; appropriateness.
example
معنی(example):
مناسب بودن زبانی که در ایمیل استفاده شده بود، مورد سوال قرار گرفت.
مثال:
The appropriacy of the language used in the email was questioned.
معنی(example):
آنها درباره مناسبت روش‌های مختلف فرهنگی بحث کردند.
مثال:
They discussed the appropriacy of different cultural practices.
معنی فارسی کلمه appropriacy
:
مناسب بودن یا درست بودن یک عمل یا زبان در یک موقعیت.
