معنی فارسی approximates
B1قریب به مقدار یا تعداد، در ارزیابی و تخمین‌ها استفاده می‌شود.
To come close to a certain value or amount, often used in estimation or calculations.
- verb
verb
معنی(verb):
To estimate.
معنی(verb):
To come near to; to approach.
معنی(verb):
To carry or advance near; to cause to approach.
example
معنی(example):
برآورد نزدیک به هزینه واقعی بر اساس روندهای بازار است.
مثال:
The estimate approximates the actual cost based on market trends.
معنی(example):
این مدل رابطه بین دو متغیر را به‌خوبی نزدیک می‌کند.
مثال:
This model approximates the relationship between two variables quite well.
معنی فارسی کلمه approximates
:
قریب به مقدار یا تعداد، در ارزیابی و تخمین‌ها استفاده می‌شود.
