معنی فارسی aprication

B1

آفتاب گیری به عمل نشستن یا دراز کشیدن در زیر نور خورشید برای گرم شدن و لذت بردن اشاره دارد.

The act of basking in the sun, often to absorb warmth and light.

example
معنی(example):

آفتاب گیری او پس از پیاده‌روی طولانی، یک تسکین خوشایند بود.

مثال:

His aprication after the long walk was a welcome relief.

معنی(example):

آفتاب گرفتن سوسمارها روی یک سنگ گرم، دیدگاهی معمولی در تابستان است.

مثال:

The aprication of lizards on a warm rock is a common sight in summer.

معنی فارسی کلمه aprication

: معنی aprication به فارسی

آفتاب گیری به عمل نشستن یا دراز کشیدن در زیر نور خورشید برای گرم شدن و لذت بردن اشاره دارد.