معنی فارسی aqualunged

B1

احساس طبیعی غواص بعد از استفاده از لوله‌کشی آبی.

Describes the state of having used an aqua-lung.

verb
معنی(verb):

To scuba dive.

example
معنی(example):

او بعد از چند ساعت زیر آب بودن احساس لوله‌کشی آبی داشت.

مثال:

She felt aqualunged after spending hours underwater.

معنی(example):

بعد از اینکه لوله‌کشی آبی شد، او نیاز به استراحت روی قایق داشت.

مثال:

After being aqualunged, he needed to rest on the boat.

معنی فارسی کلمه aqualunged

: معنی aqualunged به فارسی

احساس طبیعی غواص بعد از استفاده از لوله‌کشی آبی.