معنی فارسی aquarter

A1

یک چهارم به معنای یک بخش از چهار بخش برابر است که در ریاضی، زمان یا دیگر سنجه‌ها استفاده می‌شود.

One fourth part of something; a unit of measure.

example
معنی(example):

یک چهارم کیک پس از مهمانی باقی ماند.

مثال:

A quarter of the cake was left after the party.

معنی(example):

او یک چهارم مایل را به عنوان بخشی از تمرینش دوید.

مثال:

He ran a quarter mile as part of his training.

معنی فارسی کلمه aquarter

: معنی aquarter به فارسی

یک چهارم به معنای یک بخش از چهار بخش برابر است که در ریاضی، زمان یا دیگر سنجه‌ها استفاده می‌شود.