معنی فارسی aquatile
B1آبی، مربوط به موجودات یا گیاهانی که در آب زندگی میکنند.
Relating to or living in water; aquatic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گونههای آبی برای حفظ اکوسیستم حیاتی هستند.
مثال:
The aquatile species are crucial for maintaining the ecosystem.
معنی(example):
ما در کلاس زیستشناسی به زندگی آبی پرداختیم.
مثال:
We studied the aquatile life in our biology class.
معنی فارسی کلمه aquatile
:
آبی، مربوط به موجودات یا گیاهانی که در آب زندگی میکنند.