معنی فارسی arbitratorship
C2موقعیت یا وضعیت داور؛ مسئولیت و نقش فرد در روند داوری.
The role or position of an arbitrator in the arbitration process.
- NOUN
example
معنی(example):
داوری او مورد احترام هر دو طرف درگیر بود.
مثال:
Her arbitratorship was respected by both parties involved.
معنی(example):
قرارداد داوری مسئولیتها را تحت داوری او مشخص کرده بود.
مثال:
The arbitration agreement outlined the responsibilities under her arbitratorship.
معنی فارسی کلمه arbitratorship
:
موقعیت یا وضعیت داور؛ مسئولیت و نقش فرد در روند داوری.