معنی فارسی arborized

B1

به معنای عملی که در آن درختان کاشته و رشد داده شده‌اند.

To have been planted with trees.

example
معنی(example):

این پارک با درختان گل‌دار درخت‌کاری شده بود.

مثال:

The park was arborized with many flowering trees.

معنی(example):

این منطقه برای زیباسازی درخت‌کاری شده بود.

مثال:

The area was arborized to enhance its beauty.

معنی فارسی کلمه arborized

: معنی arborized به فارسی

به معنای عملی که در آن درختان کاشته و رشد داده شده‌اند.