معنی فارسی arborvitae
B2 /ˌɑɹbɚˈvaɪti/سرو زنده، نوعی درخت همیشه سبز است که در باغ‌ها استفاده می‌شود.
A type of evergreen tree commonly used for landscaping.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of several North American or Asian conifers, of the genera Thuja and Thujopsis or the species Platycladus orientalis, grown for timber or ornament.
معنی(noun):
The white nerve tissue of the cerebellum that has a branching structure.
example
معنی(example):
سرو زنده درختی محبوب برای فضای سبز به دلیل خصوصیت همیشه سبز بودنش است.
مثال:
The arborvitae is a popular tree for landscaping due to its evergreen nature.
معنی(example):
سرو زنده می‌تواند بلند شود و حریم خصوصی خوبی در باغ‌ها ایجاد کند.
مثال:
The arborvitae can grow tall and provide good privacy in gardens.
معنی فارسی کلمه arborvitae
:
سرو زنده، نوعی درخت همیشه سبز است که در باغ‌ها استفاده می‌شود.
