معنی فارسی arbuscule

B1

آربوسکول به ساختارهایی اطلاق می‌شود که توسط قارچ‌ها در ریشه‌های گیاه ایجاد می‌شود که تبادل مواد مغذی را تسهیل می‌کند.

Structures formed by fungi in plant roots that facilitate nutrient exchange.

example
معنی(example):

یک آربوسکول زمانی تشکیل می‌شود که قارچ‌ها به ریشه‌های گیاه حمله می‌کنند.

مثال:

An arbuscule is formed when fungi invade plant roots.

معنی(example):

وجود آربوسکول‌ها می‌تواند باروری خاک را بهبود بخشد.

مثال:

The presence of arbuscules can improve soil fertility.

معنی فارسی کلمه arbuscule

: معنی arbuscule به فارسی

آربوسکول به ساختارهایی اطلاق می‌شود که توسط قارچ‌ها در ریشه‌های گیاه ایجاد می‌شود که تبادل مواد مغذی را تسهیل می‌کند.