معنی فارسی archaeolatry
B1باستانپرستی به معنای ارادت و احترام به آثار و فرهنگهای باستانی است.
The worship or reverence for ancient artifacts or cultures.
- NOUN
example
معنی(example):
باستانپرستی را میتوان در نحوهای که برخی جوامع مکانهای تاریخی خود را ارج مینهند مشاهده کرد.
مثال:
Archaeolatry can be seen in the way some societies venerate their historical sites.
معنی(example):
عمل باستانپرستی بر اهمیت حفظ تاریخ تأکید میکند.
مثال:
The practice of archaeolatry highlights the importance of preserving history.
معنی فارسی کلمه archaeolatry
:
باستانپرستی به معنای ارادت و احترام به آثار و فرهنگهای باستانی است.