معنی فارسی archaeologically
B2به صورت باستانشناسی، به روشی که دارای اصول و فنون باستانشناسی است، به کار میرود.
In a manner related to archaeology; concerning methods or practices of archaeological study.
- ADVERB
example
معنی(example):
این سایت از نظر باستانشناسی به خاطر آثارش اهمیت داشت.
مثال:
The site was archaeologically significant because of its artifacts.
معنی(example):
این تحقیق به صورت باستانشناسی انجام شد تا اطمینان حاصل شود که یافتهها دقیق هستند.
مثال:
The research was conducted archaeologically to ensure accurate findings.
معنی فارسی کلمه archaeologically
:
به صورت باستانشناسی، به روشی که دارای اصول و فنون باستانشناسی است، به کار میرود.