معنی فارسی archaeologizing

B1

به فعالیتی اشاره دارد که در آن اطلاعات مربوط به باستان‌شناسی مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد.

The act of studying or interpreting information in an archaeological context.

example
معنی(example):

باستان‌شناسی به تحلیل دقیق داده‌های تاریخی نیاز دارد.

مثال:

Archaeologizing involves careful analysis of historical data.

معنی(example):

او از پردازش باستان‌شناسی لذت می‌برد زیرا درک او از گذشته را عمیق‌تر می‌کند.

مثال:

He enjoys archaeologizing as it deepens his understanding of the past.

معنی فارسی کلمه archaeologizing

: معنی archaeologizing به فارسی

به فعالیتی اشاره دارد که در آن اطلاعات مربوط به باستان‌شناسی مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد.