معنی فارسی archduchy
B2دوکنشین، منطقهای که تحت سلطهی یک دوکعالی قرار دارد و معمولاً عنوان aristocratic است.
A territory of an archduke, often signifying a high rank within the nobility.
- NOUN
example
معنی(example):
یک دوکنشین منطقهای است که تحت فرمانروایی یک دوکعالی قرار دارد.
مثال:
An archduchy is a territory ruled by an archduke.
معنی(example):
دوکنشین بخشی مهم از امپراتوریهای قدیمی در اروپا بود.
مثال:
The archduchy was a significant part of the old empires in Europe.
معنی فارسی کلمه archduchy
:
دوکنشین، منطقهای که تحت سلطهی یک دوکعالی قرار دارد و معمولاً عنوان aristocratic است.