معنی فارسی archeries

B1

رشته‌ای که به ساخت و استفاده از کمان مربوط می‌شود.

The practice or art of archery.

example
معنی(example):

کمان‌ها در نمایش، سبک‌های مختلف ساخت کمان را به نمایش گذاشتند.

مثال:

The archeries on display showcased different styles of bow-making.

معنی(example):

او کمان‌ها از فرهنگ‌های باستانی را مطالعه کرد تا تکنیک‌های آن‌ها را بفهمد.

مثال:

She studied the archeries from ancient cultures to understand their techniques.

معنی فارسی کلمه archeries

: معنی archeries به فارسی

رشته‌ای که به ساخت و استفاده از کمان مربوط می‌شود.