معنی فارسی archiheretical
B2آتشهرهای، مخالفت روشن و جدی با باورهای پذیرفته شده و سنتی، یا ایجاد یک دیدگاه کاملا متفاوت و بدعتگذار.
Explicitly and seriously opposing accepted beliefs and traditions, or presenting a completely different and heretical perspective.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نویسنده نقدی آتشهرهای بر باورهای سنتی نوشت.
مثال:
The author wrote an archiheretical critique of traditional beliefs.
معنی(example):
دیدگاههای آتشهرهای معمولاً به چالشهای عادی مستقر میپردازند.
مثال:
Archiheretical views often challenge established norms.
معنی فارسی کلمه archiheretical
:
آتشهرهای، مخالفت روشن و جدی با باورهای پذیرفته شده و سنتی، یا ایجاد یک دیدگاه کاملا متفاوت و بدعتگذار.