معنی فارسی archpresbytery

B2

آرچپریستری، نهادی است که گروهی از کشیشان ارشد در آن گرد هم می‌آیند تا به مسائل کلیسا رسیدگی کنند.

An assembly or council of archpresbyters responsible for church governance.

example
معنی(example):

آرچپریستری برای بحث در مورد مسائل کلیسا تشکیل جلسه داد.

مثال:

The archpresbytery convened to discuss church matters.

معنی(example):

تصمیمات در آرچپریستری بر چندين کلیسای محلی تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Decisions in the archpresbytery affect several local parishes.

معنی فارسی کلمه archpresbytery

: معنی archpresbytery به فارسی

آرچپریستری، نهادی است که گروهی از کشیشان ارشد در آن گرد هم می‌آیند تا به مسائل کلیسا رسیدگی کنند.