معنی فارسی archrival
B1رقیب اصلی، کسی که نه تنها رقیب است بلکه در سطح بالایی از رقابت قرار دارد و به طور خاص در مقایسه با دیگر رقبا، اهمیت بیشتری دارد.
A primary competitor or opponent, often in a personal or professional context.
- noun
noun
معنی(noun):
A chief rival.
مثال:
The New York Yankees are playing their archrival the Boston Red Sox tonight.
example
معنی(example):
رقیب اصلی من در مدرسه همیشه سعی میکرد تا از من پیشی بگیرد.
مثال:
My archrival in school always tried to outperform me.
معنی(example):
او رقیب اصلیاش را تهدید جدی میدانست.
مثال:
He considered his archrival to be a serious threat.
معنی فارسی کلمه archrival
:
رقیب اصلی، کسی که نه تنها رقیب است بلکه در سطح بالایی از رقابت قرار دارد و به طور خاص در مقایسه با دیگر رقبا، اهمیت بیشتری دارد.