معنی فارسی archsacrificer

B1

رئیس قربانی کننده، فردی که به انجام قربانی‌ها اهمیت ویژه‌ای می‌دهد.

A primary sacrificial figure, often venerated for their commitment to ritual practices.

example
معنی(example):

رئیس قربانی کننده به دلیل فداکاری‌اش مورد احترام بود.

مثال:

The archsacrificer was revered for his dedication.

معنی(example):

همه به رئیس قربانی کننده برای راهنمایی نگاه می‌کردند.

مثال:

Everyone looked up to the archsacrificer for guidance.

معنی فارسی کلمه archsacrificer

: معنی archsacrificer به فارسی

رئیس قربانی کننده، فردی که به انجام قربانی‌ها اهمیت ویژه‌ای می‌دهد.