معنی فارسی arctic willow
B1بید قطبی، نوعی درختچه که در مناطق سرد زندگی میکند و بهعنوان گیاه از سرمای شدید مقاومت دارد.
A low shrub found in Arctic regions that is adapted to the cold climate.
- NOUN
example
معنی(example):
درختچهٔ بید قطبی، یک بوته کوچک است که نزدیک به زمین رشد میکند.
مثال:
The arctic willow is a small shrub that grows close to the ground.
معنی(example):
بیدهای قطبی میتوانند تحت شرایط دماهای بسیار سرد زنده بمانند.
مثال:
Arctic willows can survive in very cold temperatures.
معنی فارسی کلمه arctic willow
:
بید قطبی، نوعی درختچه که در مناطق سرد زندگی میکند و بهعنوان گیاه از سرمای شدید مقاومت دارد.