معنی فارسی areal

B2

متعلق به یک سطح یا منطقه خاص.

Relating to a specific area or surface.

example
معنی(example):

پوشش سطحی جنگل وسیع است.

مثال:

The areal coverage of the forest is vast.

معنی(example):

ما توزیع سطحی گونه‌ها را بررسی کردیم.

مثال:

We studied the areal distribution of species.

معنی فارسی کلمه areal

: معنی areal به فارسی

متعلق به یک سطح یا منطقه خاص.