معنی فارسی areawide
B1در سطح یک منطقه خاص، اشاره به چیزی که تمامی مناطق یکجا را شامل میشود.
Covering or affecting an entire area.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جشنواره یک جشن در سطح منطقه داشت.
مثال:
The festival had an areawide celebration.
معنی(example):
تأثیر منطقهای این رویداد قابل توجه بود.
مثال:
The areawide impact of the event was significant.
معنی فارسی کلمه areawide
:
در سطح یک منطقه خاص، اشاره به چیزی که تمامی مناطق یکجا را شامل میشود.