معنی فارسی arided
B2خشکشده به وضعیتی اطلاق میشود که در آن زمین به طور قابل توجهی از رطوبت بیبهره است.
Describes land or areas that have become dry or devoid of moisture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چشمانداز خشکشده نشانههای خشکسالی شدید را نشان میدهد.
مثال:
The arided landscape showed signs of severe drought.
معنی(example):
کشاورزان در کاشت محصولات در زمینهای خشکشده با مشکل مواجه شدند.
مثال:
Farmers found it difficult to cultivate crops in the arided fields.
معنی فارسی کلمه arided
:
خشکشده به وضعیتی اطلاق میشود که در آن زمین به طور قابل توجهی از رطوبت بیبهره است.