معنی فارسی aristogenetic
B1آریستوجنتیک به بررسی منشاء و پیدایش نخبگان حکومتی و طبقهبندیهای اجتماعی میپردازد.
Pertaining to the origins and development of a ruling elite.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعات آریستوجنتیک بر ریشههای طبقات حاکم تمرکز دارد.
مثال:
Aristogenetic studies focus on the origins of ruling classes.
معنی(example):
نظریه آریستوجنتیک بینشی دربارهٔ طبقهبندی اجتماعی ارائه میدهد.
مثال:
The aristogenetic theory provides insights into social stratification.
معنی فارسی کلمه aristogenetic
:
آریستوجنتیک به بررسی منشاء و پیدایش نخبگان حکومتی و طبقهبندیهای اجتماعی میپردازد.