معنی فارسی aristulate
B1عملی که در آن فرد به شیوهای منطقی و فلسفی صحبت میکند، مانند ارسطو.
To communicate in a manner that reflects Aristotelian logic and reasoning.
- VERB
example
معنی(example):
اصرار بر صحبت کردن یا ابراز خود به شیوهای که یادآور ارسطو باشد، آرستیوله کردن است.
مثال:
To aristulate is to speak or express oneself in a manner reminiscent of Aristotle.
معنی(example):
در مناظرهها، برخی ممکن است با استفاده از استدلالهای منطقی آرستیوله کنند.
مثال:
In debates, some may aristulate by using logical arguments.
معنی فارسی کلمه aristulate
:
عملی که در آن فرد به شیوهای منطقی و فلسفی صحبت میکند، مانند ارسطو.