معنی فارسی arithmetizing
B1فرایند تبدیل مسائل یا دادهها به شکلی که قابل محاسبه به روشهای حسابی باشد.
The act of converting into a form suitable for arithmetic calculation.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال حاضر در حال تنظیم دادههای آزمایشی به صورت حسابی است.
مثال:
He is currently arithmetizing the experimental data.
معنی(example):
فرایند تنظیم به صورت حسابی ممکن است مقداری زمان ببرد.
مثال:
The process of arithmetizing can take some time.
معنی فارسی کلمه arithmetizing
:
فرایند تبدیل مسائل یا دادهها به شکلی که قابل محاسبه به روشهای حسابی باشد.