معنی فارسی armamentary
B2تسلیحات، شامل تمام سلاحها و ابزارهای نظامی که یک کشور یا گروه نظامی دارد.
Relating to weapons or military armaments.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کشور به شدت در تسلیحات خود سرمایهگذاری کرده است تا دفاع خود را تقویت کند.
مثال:
The country has been investing heavily in its armamentary to strengthen its defense.
معنی(example):
تجهیزات نظامی در طول رژه نمایش داده شد.
مثال:
The armamentary of the military was displayed during the parade.
معنی فارسی کلمه armamentary
:
تسلیحات، شامل تمام سلاحها و ابزارهای نظامی که یک کشور یا گروه نظامی دارد.