معنی فارسی armband
B1بازوبند، نوار یا حلقه‌ای است که به دور بازو بسته می‌شود و معمولاً برای نشان دادن هویت یا عضویت استفاده می‌شود.
A band worn around the arm, often to signify membership or support for a cause.
- noun
noun
معنی(noun):
A band worn around the arm, usually to symbolize protest or mourning.
معنی(noun):
A band worn around the arm of the captain of a team.
معنی(noun):
An inflatable band worn round the arms to keep afloat in water
example
معنی(example):
او بازوبندی برای نشان دادن حمایت از این دلیل پوشید.
مثال:
He wore an armband to show support for the cause.
معنی(example):
بازوبند رنگ‌های تیمی که او از آن حمایت می‌کرد را داشت.
مثال:
The armband had the colors of the team he was supporting.
معنی فارسی کلمه armband
:
بازوبند، نوار یا حلقه‌ای است که به دور بازو بسته می‌شود و معمولاً برای نشان دادن هویت یا عضویت استفاده می‌شود.
