معنی فارسی armchaired
B1آرماچیر شده به معنای تجهیز مکانها با صندلیهای راحت برای بهبود تجربه نشستن است.
Referring to settings furnished with comfortable chairs to enhance usability and comfort.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جلسهای که در آن از صندلیهای راحت استفاده شده بود، برای همه راحتتر بود.
مثال:
The armchaired meeting was more comfortable for everyone.
معنی(example):
ما بحثهای روی صندلیهای راحت را ترجیح میدهیم تا ارتباط بهتری برقرار کنیم.
مثال:
We prefer armchaired discussions to foster better communication.
معنی فارسی کلمه armchaired
:
آرماچیر شده به معنای تجهیز مکانها با صندلیهای راحت برای بهبود تجربه نشستن است.