معنی فارسی armoric
B1به منطقهای اشاره دارد که شناخت خاصی از لحاظ فرهنگی و جغرافیایی دارد.
Pertaining to a region known for distinct cultural and geographical characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه آرموریک به خاطر سواحل زیبایش مشهور است.
مثال:
The armoric region is known for its beautiful coasts.
معنی(example):
آنها فرهنگ آرموریک را در طول سفرهایشان بررسی کردند.
مثال:
They studied the armoric culture during their travels.
معنی فارسی کلمه armoric
:
به منطقهای اشاره دارد که شناخت خاصی از لحاظ فرهنگی و جغرافیایی دارد.