معنی فارسی armures
B1جمع زره، لباسهای حفاظتی متعددی که برای جنگ استفاده میشود.
Plural of armure; refers to multiple suits of armor.
- NOUN
example
معنی(example):
نمایش شامل زرههای مختلف از عصرهای متفاوت بود.
مثال:
The display included various armures from different eras.
معنی(example):
جمعآوری زرهها یک سرگرمی برای بسیاری از تاریخنگاران است.
مثال:
Collecting armures is a hobby for many historians.
معنی فارسی کلمه armures
:
جمع زره، لباسهای حفاظتی متعددی که برای جنگ استفاده میشود.