معنی فارسی armwrestled
B1کشتی بازو زدن، عمل انجام کشتی بازو که نتیجه آن ممکن است برد یا باخت باشد.
The past tense of armwrestle, indicating the action was completed.
- VERB
example
معنی(example):
او با دوستش کشتی بازو زد و برنده شد.
مثال:
He armwrestled his friend and won.
معنی(example):
آنها شب گذشته در مهمانی کشتی بازو زدند.
مثال:
They armwrestled at the party last night.
معنی فارسی کلمه armwrestled
:
کشتی بازو زدن، عمل انجام کشتی بازو که نتیجه آن ممکن است برد یا باخت باشد.