معنی فارسی army reserve
B1نیروی ذخیرهای که به ارتش کمک میکند و معمولاً در کنار شغلهای غیرنظامی فعالیت میکند.
A branch of the military consisting of trained personnel who serve part-time.
- NOUN
example
معنی(example):
او در کنار شغل غیرنظامیاش در ارتش ذخیره خدمت میکند.
مثال:
He serves in the army reserve alongside his civilian job.
معنی(example):
پیوستن به ارتش ذخیره به افراد این امکان را میدهد که به صورت نیمهوقت خدمت کنند.
مثال:
Joining the army reserve allows individuals to serve part-time.
معنی فارسی کلمه army reserve
:
نیروی ذخیرهای که به ارتش کمک میکند و معمولاً در کنار شغلهای غیرنظامی فعالیت میکند.