معنی فارسی aromatites

B1

نوعی ماده معدنی که عطر و بوی خاص دارد.

A type of mineral known for its distinctive scents.

example
معنی(example):

آروماتیت‌ها به خاطر عطرهای منحصر به فردشان شناخته می‌شوند.

مثال:

Aromatites are known for their unique fragrances.

معنی(example):

ژئولوژیست‌ها برای خصوصیاتشان به آروماتیت‌ها می‌پردازند.

مثال:

Geologists study aromatites for their properties.

معنی فارسی کلمه aromatites

: معنی aromatites به فارسی

نوعی ماده معدنی که عطر و بوی خاص دارد.