معنی فارسی arricciatos
B1نوعی پاستا که به طور خاص پیچیده و فرمی منحصر به فرد دارد.
A type of pasta that is twisted or curled, often used in various dishes.
- NOUN
example
معنی(example):
پاستا به صورت آرچیکاتوس سرو شد که ظاهری منحصر به فرد به آن داد.
مثال:
The pasta was served arricciatos, giving it a unique twist.
معنی(example):
او به خاطر شکل جالبشان آرچیکاتوس را دوست دارد.
مثال:
She loves arricciatos because of their fun shape.
معنی فارسی کلمه arricciatos
:
نوعی پاستا که به طور خاص پیچیده و فرمی منحصر به فرد دارد.