معنی فارسی arriccios
B1یک نوع غذای پاستا که به صورت خوشمزهای پیچیده شده است.
A variety of pasta dishes that are deliciously twisted.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها آرچیچوها را به عنوان پیشغذا در این رویداد سرو کردند.
مثال:
They served arriccios as an appetizer at the event.
معنی(example):
ما آرچیچوها را برای پیکنیک در پارک بستهبندی کردیم.
مثال:
We packed arriccios for our picnic in the park.
معنی فارسی کلمه arriccios
:
یک نوع غذای پاستا که به صورت خوشمزهای پیچیده شده است.