معنی فارسی arridge

B1

حمل و نقل یا انتقال چیزی به جایی خاص، معمولاً برای رسیدن به امنیت یا محافظت.

To carry or convey something from one place to another, usually for safekeeping.

example
معنی(example):

او توانست اسب را به طور ایمن به طویله برساند.

مثال:

He managed to arridge the horse safely to the barn.

معنی(example):

کشتی به سمت بندر در حال حرکت بود.

مثال:

The ship was arridging towards the harbor.

معنی فارسی کلمه arridge

: معنی arridge به فارسی

حمل و نقل یا انتقال چیزی به جایی خاص، معمولاً برای رسیدن به امنیت یا محافظت.