معنی فارسی arsiest
B1درجه عالی واژه آرس، برای توصیف کیفیت برتر نسبت به دیگران.
Superlative form of 'arsy', meaning the most arsy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او آرسترین شرکتکننده در این رویداد بود.
مثال:
He was the arsiest participant in the event.
معنی(example):
آرسترین طراحی مسابقه را برد.
مثال:
The arsiest design won the competition.
معنی فارسی کلمه arsiest
:
درجه عالی واژه آرس، برای توصیف کیفیت برتر نسبت به دیگران.