معنی فارسی art form
B1شکل یا نوعی از هنر که روشها و تکنیکهای خاص خود را دارد و برای بیان احساسات یا ایدهها استفاده میشود.
A specific category or type of artistic expression, such as painting, sculpture, or dance.
- noun
noun
معنی(noun):
Any activity or piece of work that has artistic merit
مثال:
He turned self-pity into an art form!
example
معنی(example):
نقاشی یک هنر زیبا است.
مثال:
Painting is a beautiful art form.
معنی(example):
رقص نیز به عنوان یک هنر محسوب میشود.
مثال:
Dance is also considered an art form.
معنی فارسی کلمه art form
:
شکل یا نوعی از هنر که روشها و تکنیکهای خاص خود را دارد و برای بیان احساسات یا ایدهها استفاده میشود.