معنی فارسی arteriolith
B2پلاک کلسیمی که در عروق کوچک جمع میشود و میتواند باعث مشکلات عروقی شود.
A calcified deposit in a small artery.
- NOUN
example
معنی(example):
آرتریولیت نوعی پلاک کلسیمدار در عروق کوچک است.
مثال:
An arteriolith is a type of calcified plaque in small arteries.
معنی(example):
تشخیص آرتریولیت میتواند چالشبرانگیز باشد.
مثال:
Diagnosing an arteriolith can be challenging.
معنی فارسی کلمه arteriolith
:
پلاک کلسیمی که در عروق کوچک جمع میشود و میتواند باعث مشکلات عروقی شود.