معنی فارسی arteriovenous
B2ارتباط یا اتصالی غیرطبیعی بین شریانها و سیاهرگها که میتواند سلامت فرد را تحت تأثیر قرار دهد.
Pertaining to both arteries and veins, often relating to conditions affecting their connection.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Relating to the arteries and the veins
example
معنی(example):
فیستول آرتریو وریدی یک شریان و یک سیاهرگ را به هم متصل میکند.
مثال:
An arteriovenous fistula connects an artery and a vein.
معنی(example):
نقصهای آرتریو وریدی میتوانند مشکلات بهداشتی مختلفی را ایجاد کنند.
مثال:
Arteriovenous malformations can cause various health complications.
معنی فارسی کلمه arteriovenous
:
ارتباط یا اتصالی غیرطبیعی بین شریانها و سیاهرگها که میتواند سلامت فرد را تحت تأثیر قرار دهد.