معنی فارسی artfulness
B2مهارت و قابلیت در هنری را نشان میدهد که به اجرای دقیق و خلاقانه وابسته است.
Skillfulness and cleverness in creating or executing artistic works.
- NOUN
example
معنی(example):
هنر او در مذاکره به بستن معامله کمک کرد.
مثال:
His artfulness in negotiation helped close the deal.
معنی(example):
هنرآوری هنرمند در هر نقاشی مشهود است.
مثال:
The artist's artfulness is evident in every painting.
معنی فارسی کلمه artfulness
:
مهارت و قابلیت در هنری را نشان میدهد که به اجرای دقیق و خلاقانه وابسته است.