معنی فارسی arthrocleisis

B1

آرتروکلیز، فرایند جراحی برای جوش خوردن مفصل به منظور جلوگیری از حرکت در آن ناحیه.

Surgical fusion of two bones at a joint, causing it to become immobile.

example
معنی(example):

آرتروکلیز، جوش خوردن جراحی یک مفصل است.

مثال:

Arthrocleisis is the surgical fusion of a joint.

معنی(example):

پزشک آرتروکلیز را برای پایداری مفصل آسیب دیده توصیه کرد.

مثال:

The doctor recommended arthrocleisis to stabilize the damaged joint.

معنی فارسی کلمه arthrocleisis

: معنی arthrocleisis به فارسی

آرتروکلیز، فرایند جراحی برای جوش خوردن مفصل به منظور جلوگیری از حرکت در آن ناحیه.