معنی فارسی arthropod
B2آرتروپود، گروهی از جانوران با پاهای مفصلی و اسکلت خارجی، که شامل حشره‌ها، عنکبوت‌ها، و سخت‌پوستان می‌شود.
Any invertebrate animal of the phylum Arthropoda, having a segmented body and jointed appendages.
- noun
noun
معنی(noun):
An invertebrate animal of the phylum Arthropoda, characterized by a chitinous exoskeleton and multiple jointed appendages
example
معنی(example):
عنکبوت نمونه‌ای از آرتروپود است.
مثال:
A spider is an example of an arthropod.
معنی(example):
آرتروپودها پاهای مفصلی و اسکلت خارجی دارند.
مثال:
Arthropods have jointed legs and exoskeletons.
معنی فارسی کلمه arthropod
:
آرتروپود، گروهی از جانوران با پاهای مفصلی و اسکلت خارجی، که شامل حشره‌ها، عنکبوت‌ها، و سخت‌پوستان می‌شود.
