معنی فارسی as a last resort

B2

به عنوان آخرین گزینه، زمانی که همه گزینه‌های دیگر ناکام مانده‌اند.

As a final option when all else fails.

example
معنی(example):

ما در آخرین چاره، وقتی بحث به خشونت کشیده شد، پلیس را صدا کردیم.

مثال:

We called the police as a last resort when the argument turned violent.

معنی(example):

به عنوان آخرین چاره، تصمیم گرفتیم که خانه‌مان را بفروشیم.

مثال:

As a last resort, we decided to sell our house.

معنی فارسی کلمه as a last resort

: معنی as a last resort به فارسی

به عنوان آخرین گزینه، زمانی که همه گزینه‌های دیگر ناکام مانده‌اند.